برگی از خاطرات دوره بارداری
سلام عزیز دل مامان خوبی قربون شکل ماهت بشم؟ جات راحته؟ اوضاع احوال اون تو خوبه؟ الان که دارم برات می نویسم، تو شرکتم و تو حسابی در حال سکسکه کردنی مامانی خیلی زیاد سکسکه می کنی، فکر کنم باید اسمتو بزارم آقای سکسکه داشتم وب گردی می کردم و وبلاگای یه سری آدمای غریبه رو می خوندم که در مورد کوچولوهاشون نوشتن رو می خوندم، یه سریا در انتظار اومدن کوچولوهاشون بودن و یه سری ها هم کوچولوهاشون یا تو شکمشون بودن یا تو بغلشون مامانی ازت می خوام برای اونایی که منتظرن دعا کنی که هر چه زودتر نی نی های نازشونو تو بغلشون بگیرن ، و برای سلامتی بقیه نی نی ها هم دعا کنی خدا تو رو هم برای من و بابایی سالم و صالح حفظ کنه عزیز دلم ...
نویسنده :
مامان مژگان
9:26